بازگشت
کابينه جديد پاداش اهانت بر مصائيب مردم داغديده و مقاوم باميان
حاجي مجاهد بامياني حاجي مجاهد بامياني

ولايت باميان يکي از ولايات تاريخي و باستاني افغانستان است که در قلب کشورما موقعيت دارد و بحيث يکي از ولايات عمده و اساسي مناطق هزاره نشين کشورما بحساب مي آيد.اين ولايت دارای شش واحد اداری بوده که شامل ولسوالي های ورس،پنجاب،يکاولنگ ،کهمرد،سيغان و شيبر مي باشد و در همجواری ولايت باميان ولسوالي های مناطق هزاره نشين ولايات ذيل موقعيت دارند که از طرف غرب ولسوالي های شيخ علي ، ترکمن و سرخ پارسا پروان با ولسوالي شيبر و از طرف غرب و جنوب ولسوالي های دوشي ولايت بغلان و ولسوالي دره صوف ولايت سمنگان با ولسوالي های کهمرد و سيغان و از طرف جنوب ولسوالي های بلخاب ،سنگ چارک و کوهستانات ولايت سرپل با ولسوالي يکاولنگ و از طرف شرق ولسوالي های مرکز بهسود – حصه اول بهسود و دای ميرداد – جلريز ولايت وردک با ولسوالي پنجاب و از طرف شمالشرق ولسوالي های شهرستان،خدير،سنگ تخت،کيتي،گيزاب،کجران و سنگ موم ولايت دايکندی با ولسوالي ورس و همچنان ولسوالي های مالستان،ناهور،جغتو،اجرستان،جاغوری،قره باغ و خواجه عمری ولايت غزني نيز با ولسوالي ورس ولايت باميان بوده و در طي سه دهه اخير مراکز وصل و ارتباط با ديگر مناطق هزاره نشين افغانستان قرار گرفته اند .ولايت باميان در ادوار مختلف تاريخ ايام خونين – دردناک و دلخراش را از سرگذشتانده است و از اين ايام ميراث های بزرگ باستاني و فرهنگي بشری را نيز با خود حمل مي نمايد ولايت باميان در سال های جنگ و مقاومت مورد توجه احزاب اسلامي مردم هزاره قرار گرفت که در سال 1358 شمسي در ولسوالي ورس شورای اتفاق اسلامي بوسيله متنفدين و روحانيون هزاره تاسيس شد و بعد از چهار سال در اثر مداخله دولت ايران و راه اندازی جنگ های ميان گروهي در مناطق هزاره نشين که منجر به کشته شدن هزاران تن و مهاجرت ده ها هزار نفر گرديد،شورای اتفاق از هم پاشيد به جای آن احزاب ذيل بوجود آمدند : سازمان نصر اسلامي،پاسداران انقلاب اسلامي،حرکت اسلامي،نهضت اسلامي،جبهه متحد اسلامي،نيروی اسلامي،شورای اتفاق اسلامي و دعوت اسلامي  که اين احزاب بنام احزاب هشتگانه نيز ياد ميشدند که عمدتاً دفاتر آن ها در کشور ايران قرار داشتند و در نيمه سال 1368 شمسي اولين کنگره حزب وحدت اسلامي را در شهر باميان برگزار نمودند  و در اين کنگره ميثاق وحدت را امضاء ،اعضای رهبری و دبيرکل حزب را انتخاب کردند و ازين تاريخ به بعد احزاب اسلامي مردم هزاره بنام حزب وحدت اسلامي افغانستان ياد گرديد که بعد از پيروزی مجاهدين دفتر مرکزی حزب از باميان به کابل انتقال يافت و در کابل جنگ های ميان تنظيمي خونين در باره تقسيم قدرت درگرفت که درين جنگ ها بيش از هفتادفيصد شهرکابل تخريب و صدها هزار نفر مجبور به فرار از شهر شدند. بعد از شهادت استاد مزاری مرکز حزب به باميان انتقال نمود و استاد محمدکريم خليلي به رهبری آن حزب انتخاب گرديد و جناح ديگری حزب وحدت توسط استادمحمداکبری هدايت ميشد که بدين ترتيب حزب وحدت رسماً بدوجناح تقسيم گرديدند. در زمان حاکميت طالبان جناح حزب وحدت خليلي مقاومت مسلحانه را در باميان –يکاولنگ و دره صوف برضد رژيم طالبان ادامه ميداد و در شهر مزارشريف نيز اين حزب به رهبری استاد حاجي محمد محقق مقاومت را برضد اشغالگران به پيش ميبرد.

اما با سقوط مزارشريف نيروهای حزب وحدت مراکز مقاومت را در باميان – يکاولنگ و دره صوف و بلخاب به رهبری استاد محقق و استاد خليلي بوجود آوردند و اين حالت تا سقوط کامل رژيم طالبان ادامه داشت .با از بين رفتن رژيم طالبان حزب وحدت بحيث يکي از نيروهای عمده سياسي – نظامي در کنفرانس بن و در حکومت مؤقت – حکومت انتقالي و حکومت انتخابي و انتخابات پارلماني از نقش و سهم معين برخوردار شد .گرچه با انفاذ قانون احزاب سياسي حزب وحدت اسلامي به سه جناح انقسام يافتند که حزب وحدت اسلامي برهبری کريم خليلي،حزب مردم افغانستان برهبری محمد محقق،حزب وحدت ملي اسلامي تحت رهبری اکبری اداره و رهبری ميشوند ،اما روی سخن من در باره مردم و سرزمين باستاني باميان است ،مردم داغديده و رنجور باميان در هر شرايط سخت و دشوار مقاومت و جنگهای خونين و خانمانسوز برعليه طالبان و در جنگ های ميان گروهي اين خطه باستاني زمين آن محل مقاومت و مردم آن ذخيره سرباز گيری برای مقاومت برضد مداخله گران بودند و هميشه پناهگاه خوب جنگي مردم و سرزمين آن برای جناح های مختلف احزاب اسلامي هزاره و شيعه قرار داشت.مردم صبور باميان در دوران جهاد و مقاومت با تحمل قتل عامها – کوجهای اجباری – غارت و تاراج دارايي ها –زمين سوخته و تخريب بودا اين ميراث تاريخي بشری نگذاشتند که رهبران ارشد حزب وحدت اسلامي از جناح های گوناگون به دست دشمن اسير و يا جبهه مقاومت شان تضعيف شوند که با اخلاص کامل و صداقت قومي مردم باميان دين خود ها را در برابر اين رهبران احزاب مردم هزاره انجام داده اند ولي متاسفانه اين رهبران در موقع تقسيم چوکي و قدرت طوريکه ديده ميشود بيشتر به هم قريه –هم ولايت و روابط حزبي – فاميلي و شخصي مي انديشند تا به دوران مقاومت و جهاد! زيرا در ترکيب کابينه جديد حتا يک نفر از تحصيلکرده گان باميان از طرف آنان در نظر گرفته نشد.از اين آقايون و رهبران-مردم باميان مي پرسند آيا پاداش آن همه جانفشاني های ما ناديده گرفته ميشود و با اهانت و بي اعتنايي در برابر مردم ما پيش آمد مينماييد؟مردم باميان آرزو دارند که هرچه زودتر اين رهبران ياد فراموش بخود آيند عدل و انصاف را درين باره رعايت نمايند و نگذارند قلب مردم باميان از آنها آزرده و رنجور گردند،مردم باميان از استاد محمدکريم خليلي – استاد حاجي محمد محقق و استاد محمداکبری تقاضا دارند همانطوری که در دوران مقاومت مردم ما را در کنار خودها داشتيد و اميدواريم که در ترکيب کابينه و ديگر مقامات دولتي در مرکز – ولايات و خارج کشور سهم مردم ما را مدنظر داشته باشند و در قضايای سياسي با دور انديشي وسعيتر و همه جانبه تر تصميم اتخاذ نمايند .

باميان باستان – سرزمين تخريب شده جنگ ها – قتل عام ها –زمين سوخته و تخريب ميراث تاريخي در شرايط حاضر از لحاظ سياسي نبايد بفراموشي سپرده شود .

مردم صبور و داغديده سرزمين کهن و تاريخي باميان در طي چندين قرن و بخصوص در سه دهه اخير شاهد حوادث خونين و دلخراش از قبيل جنگ های خونين ،قتل عام ها،کوجهای اجباری – زمين سوخته –نابودی ميراث گرانبهای تاريخي بشريت يعني بودا بوده است .

در جهان هيچ کشوری سراغ نميشود که احصائيه نفوس خود را نداشته باشد ولي افغانستان يگانه کشوريست که فاقد اين امر حياتي بوده و آمار نفوس آن به معيار  ذوق و سليقه حکمرانان بر جامعه ما تحميل گرديده است .چنانچه تعداد کنوني اعضای پارلمان نيز بنابر همين معيار زور و بي عدالتي تثبيت  و تعين  شده و برای هر ولايت کشور نيز به اندازه نفوس ناحساب شده آن در نظر گرفته شده است در حالي که تاريخ گذشته و معاصر باميان باستان نسبت به نفوس مدنظر گرفته شده مردم بيشتری را بر آغوش خويش جا داده است و اين خطه تاريخي مملو از نام های نامي قهرمانان – جانبازان که ميتوانند برای کشور ما مظهر پايمردی – شجاعت – مقاومت –وطنپرستي باشند اميدواريم که مردم اين سرزمين در معادلات سياسي کشوری ناديده گرفته نشوند.

ترکيب قومي کابينه جديد به گونه پوشالي و نمايشي مردم را قناعت داده نمي تواند .مسلماً نماينده گان واقعي شان در مجلس نماينده گان را نيز راضي ساخته نخواهد توانست .ممکنست که برخي وکلا نيز به مردم خود خيانت کنند ولي مردم آنها را نيز از خود خواهند راند و بدين ترتيب بسياری آنها به مشکل خواهند توانست در محلات و در ميان مردم با سربلندی کار و زنده گي کنند.اين يکي از واقعيت های امروزی افغانستان است که مردم به قيمت قرباني های بزرگ به سطح درک جديد نايل شده اند و در نتيجه انتظارات جديد از حاکمان امروزی افغانستان دارند.

فساد اداری –رشوه و سوء استفاده از دارايي عامه مشکلاتي اند که بروی يک بستر بافت خورده و بر اداره از واحد محلي تا واحد مرکزی که از طرفداران – هواخواهان –دوستان شخصي –هم سمتي –خويشاوندی و هم تابعيتي بودن مشبوع شده است که تاثير تباه کننده به جا مي گذارد و در سوء استفاده ها و فساد همراز و همکار همديگر اند.نبود اعتبار لازم دولتي – بي توجهي در معامله گری های ملي و وطني – برخوردهای دو پهلو در سياست و چندين گونگي در امتيازات باعث شده است تا حکومت در اجرای وظايف با موانع مواجه گردد که گاهي بصورت عمدی و باری به شکل طبيعي حکومت در برابر آنها عاجز اند .

بدبختانه در افغانستان هرکس نظام منافع گروهي و تباری خود را بر ديگری تحميل مي کند.در حاليکه بسياری ها معتقد اند در افغانستان نظام پارلماني با دادن اختيارات معين به محلات و حق انتخابي بودن حکمرانان محلي از والي ها گرفته تا ولسوالها نياز است نه  به نظام های تمرکز گرا و تماميت طلب که فجايع گذشته محصول آنهاست .

مشکل اصلي در انگيزه های قومي و قبيلوی است که متاسفانه جامعه افغانستان و بخصوص نخبگان سياسي حاکميت با آن دست وگريبان است .ولي برخط هواخواهان حکومت تلاش مي کنند که در کابينه دی دج کرزی را به اساس شايسته سالاری،تخصصي و تکنوکرات معرفي نموده و مخالفان آنرا يک دسته ای از محافظه کاران معرفي کنند.درين شکي نيست که در پارلمان افغانستان تعداد محافظه کاران،تند روان کم نيستند و آنان مخالف روند ساختن جامعه باز و دموکراتيک هستند.و در اين هم شکي نيست که اکثريت اين گروه های ياد شده از جناب استاد سياف گرفته تا ملا راکتي هواخواهان رئيس جمهور کرزی را تشکيل مي دهند که به حمايت حکومت وارد پارلمان ساخته شده اند.

 

حکومت موقت بن –حکومت انتقالي و حکومت انتخابي هيچکدام نه توانستند موفقيت لازم بدست آورند –بلکه بر عکس پديده ها و جرياناتي درين سه دوره زمامداری سر بالا نمود که در گذشته ها وجود نداشت و يا با اين شدت عمل نکرد .

يکي از مسايل قابل بحث در کابينه های قبلي و جديد کرزی،همواره جايگاه دموکراتها و غرب سالاران است .

تعريف دموکرات را به مشکل مي توان به هر نکتايي دار و يا تربيت يافته غرب داد،زيرا بسياری از کساني را که حکومت به عنوان دموکرات در کابينه و يا قوه قضا معرفي کرده اند،بيشتر معتقد به ارزشهای قبيلوی و انحصار طلبي سنتي اند تا اعتقاد به ارزشهای دموکراسي و حقوق بشر و يا دادن حق مشارکت به همه فرهنگ ها در افغانستان .در واقع آنها از لاک های بومي خود بيرون  نه برآمده و تحمل مشارکت غير از خود را در حاکميت به معني واقعي نمي پذيرند.البته اين بدان معنا نيست که افراد شايسته و معتقد به ارزشهای دموکراسي در حکومت و يا در ميان کابينه جديد نيستند .اما حضور اين افراد محدود،هرگز نمي تواند،معايب ساختاری حکومت را بپوشاند .ازين رو عيب کابينه جناب کرزی قبل از همه در جبين آن است که از رهبری وزارت ماليه ريشه مي گيرد و تا کاخ رياست جمهوری جوانه مي زند .

ولايت باميان از پايتخت کشور چندان فاصله زياد نداشته ،يعني در دنيای ديگر قرار ندارد که رهبران عاليقدر و عالي مقام جناحهای سه گانه حزب وحدت اسلامي و جلالتماب حامد کرزی به آن رسيده نتوانند و مانند يکي از مناطق دور افتاده کشور آن را به فراموشي بسپارند .مردم شهيدپرور باميان ياد تمام شهدای راه جهاد و مقاومت بخصوص قافله سالار شهيدان استاد عبدالعلي مزاری رهبر فقيد حزب وحدت اسلامي را گرامي ميدارند و بر روح پر فتوح اين شهدای قهرمان که جانهای شيرين شان را برای تأمين آزادی و عدالت نثار نمودند درود ميفرستند و روح شان شاد باد و خداوند بزرگ و لايزال همه ايشان را غريق رحمت خويش فرمايند و از خداوند عدالت پرور برای رهبران سياسي مردم هزاره و آقای کرزی توفيق فراوان از درگاه ايزد متعال برای تامين صلح – ثبات و برقراری عدل و انصاف را در کشور و بخصوص در باره مردم باميان و مردم مناطق هزاره نشين آرزو و تمنا مينمايم و از ايشان توقع داريم که در هنگام تقرر و جابجايي مقامات عاليرتبه دولتي و تخصيص بودجه بازسازی مردم و ولايت عقب نگه داشته شده باميان را از ياد نبرده و در باره آن خداوند بزرگ را حاضر بدانند و عدالت اخروی را در نظر داشته باشند .

 

و من الله توفيق

19 ماه اپريل 2006 ميلادی

 


May 15th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
گزیده مقالات